کد خبر : 3 تاریخ : ۱۴۰۰ جمعه ۲۰ فروردين - 16:15
توافقنامه ایران و چین محصول دیدگاه های ترامپی است لیلاز: مخالفان توافقنامه ۲۵ ساله ایران و چین،هنوز فرق توافقنامه و قرارداد را نمی‌دانند سعید لیلاز می گوید:« این میزان حساسیتی که نسبت به این توافقنامه ۲۵ ساله ایران و چین درافکار عمومی ایجاد شده است هم باید باقی بماند،چون این مخالفت ها به حفظ موازنه به نفع ایران کمک می کند.»

سعید لیلاز کارشناس اقتصادی در گفت وگو با خبرآنلاین با بیان اینکه درباره توافقنامه ۲۵ ساله ایران و چین اغراق می شود،اظهارداشت: معمولا در اولین مواجهه با موضوع توافق نامه ایران و چین،به این موضوع توجه نمی شود که آنچه امضا شده فقط یک توافق نامه است و تا تبدیل شدن به قرارداد راه طولانی در پیش دارد.

وی افزود: اکثر کسانی که نسبت به این توافق نامه انتقاد دارند، گویی درطول زندگی شان ارز خارجی خرید و فروش نکرده اند و نمی توانند  فرق بین توافقنامه و قرارداد را تشخصی بدهند و پیچیدگی های دومی به اولی را درک کنند.نکته دوم اینکه ، در این توافقنامه هیچ تضمینی جز امضا وجود ندارد.همانطور که در هیچ توافق نامه و قراردادی تضمینی برای تداوم کاروجود ندارد مگر آنکه براساس موازنه قوا آن قرارداد بهم بخورد.

لیلاز با تاکید بر اینکه هر توافق نامه ای براساس یک موازنه قوا نوشته می شود،تاکید کرد: به محض آنکه موازنه قوا بهم بخورد،قرارداد نقض می شود.از سویی باید توجه داشت که یک توافقنامه بیانگر هیچ چیز نیست حتی قراردادترکمنچای که اینقدر به آن استناد می شود وقتی در تهران طرفداران میرزامسیح مجتهد، گریبایدوف را کشتند،روسیه بخشی از بدهی های ایران را از ترس بخشید که در ایران علیه روسیه قیامی صورت بگیرد، چون موازنه قوا در روسیه در سال ۱۸۲۹ که گریبایدف در ایران کشته شد،بهم خورد.

او اضافه کرد: وقتی انقلاب روسیه اتفاق افتاد، بقیه قرارداد ترکمنچای هم باطل شد و روسیه از کلیه مفاد انحصاری اش در ایران گذشت.بنابراین هیچ تضمینی برای هیچ قراردادی وجود ندارد..اگر ایران ضعیف شود،این توافقنامه بهم می خورد وگرنه برعکس آن اتفاق می افتد.

این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه هیچ توافق و همکاری به تنهایی قابل اجرا شدن نیست،تصریح کرد: حتی من معتقدم این میزان حساسیتی که نسبت به این توافقنامه درافکار عمومی ایجاد شده است هم باید باقی بماند.من مخالف هرگونه تلاش برای ساکت کردن مخالفان این توافقنامه هستم.چون این مخالفت ها به حفظ موازنه به نفع ایران کمک می کند.

 

اغراق می شود

لیلاز در ادمه با اشاره به اینکه اغلب مخالفان درباره این توافقنامه اغراق می کنند،گفت:این اغراق یا ناشی از سوء نیت است یا ناآگاهی از حجم اقتصاد ایران ؛در حالی که حجم اقتصاد ایران ، کوچک نیست که با ۴۰۰ میلیارد دلار ظرف ۲۵ سال تحت حمایت چین قرار بگیرد.از سوی دیگر همین الان حجم مراودات ایران با چین بالاتر از رقم این توافق نامه است.چرا تا الان مخالفان حرفی نمی زدند؟ 

او در ادامه به میزان تجارت چین با آمریکا اشاره کرد و گفت: نسبت آنچه چین  در موازنه تجاری با اقتصاد آمریکا می کند بسیار بزرگتر از حتی هشداری است که مخالفان این توافق نامه عنوان می کند.همین الان مازاد تجاری چین با آمریکا هر ۴۰۰ روز معادل این توافقنامه است .

لیلاز گفت: به اعتقاد من این توافقنامه اگر خسارتی به ایران بزند،مسئولیت آن با غرب است. چون فشار غرب و تداوم افزایش این موضوع به ضرر آنهاست. اصلا این توافقنامه محصول دیدگاه‌های ترامپی است. از همه اینها مهمتر،کسانی که می گویند باید به سمت غرب برویم،این توافقنامه به نوعی کمک به ورود غرب به اقتصاد ایران است.همانطور که یکی از آثار این توافقنامه همین کنفرانس اخیر وین است.

این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه مخالف هرگونه موازنه بین شرق و غرب بین اقتصاد ایران است،یادآورشد: من معتقدم هرگونه به هم خوردن موازنه ایران به سمت شرق و غرب چه به نفع غرب باشد یا شرق،در نهایت به ضرر منافع ملی ایران است و سبب بی ثباتی ایران می شود. در حالی که توافقنامه ای که سبب برقراری موازنه شرق و غرب می شود،به نفع ایران است. این توافقنامه هم غلطیدن به سمت شرق نیست.

لیلاز درپاسخ به این پرسش که برخی از نقش آقای لاریجانی در این توافقنامه انتقاد می کنند،گفت: در همه جای دنیا،وقتی پای مسایل بسیار مهم در میان است، روسای کشورها نمایندگان ویژه ای برای امور خاص در نظر می گیرند.حضور آقای لاریجانی هم به همین دلیل است.اگر دولت در جریان این امر نبود و آقای لاریجانی مستقیما وارد مذاکره شده و دولت را در جریان قرار نمی داد،می توانستیم بگوییم که دولت در مسایل کلان کشور کنار گذاشته شده است.اما توافقنامه را آقای ظریف آن را امضا کرده است.اگر قرار بود این اتفاق بدون حضور دولت بیفتد، مثل جریان شورای امنیت ملی دولت احمدی نژاد می شد.

وی افزود: طبق عرف دیپلماتیک همه امور دیپلماتیک به تنهایی در دولتها تصمیم گیری نمی شود و سایر بخش ها مثل پارلمان ها یا نمایندگان رهبران در این تصمیم ها مشارکت می کنند.حضور آقای لاریجانی هم پدیده عجیبی نیست و در دولتهای قبل هم نمونه چنین نمایندگانی داشته ایم.