در منطقه بجنورد دو روستای همنام به نام « قره قانلو» وجود دارد که در دو دهستان متفاوت و دور از یکدیگر واقع اند . یکی از آنها جزء دهستان جرگلان است که با مختصات طول جغرافیایی 56 درجه و 73 دقیقه و عرض جغرافیایی 38 درجه و 25 دقیقه و ارتفاع 922 متر از سطح دریا و موقعیت طبیعی کوهستانی در 158 کیلومتری شمال شهر بجنورد قرار دارد.
قراقانلوی دیگر از توابع دهستان جیرانسو مانه و سملقان است که با مختصات طول جغرافیایی 56 درجه و 36 دقیقه و عرض جغرافیایی 37 درجه و 80 دقیقه و ارتفاع 436 متر از سطح دریا و موقعیت طبیعی کوهستانی در 67 کیلومتری شمال غربی شهر آشخانه واقع است.
برای جاینام قره قانلو چند وجه تسمیه پیشنهاد شده است :
از نظر تاریخی گفته می شود این واژه تغییرآوایی یافته «قراقویونلو» است و آن نام طایفه ای از ایل ترکمن است که پس از تیمور نزدیک به یک سده (۷۸۷ -۸۷۴ قمری) بر مناطقی از غرب و شمال غربی ایران فرمانروایی میکردند.
از آنجا که هیچ یک از اقوام این دو روستا نسبتی با طایفه قراقویونلو ندارند این وجه تسمیه نادرست می نماید. زیرا اهالی قره قانلوی جیرانسو از طایفه گوکلان هستند و قره قانلوی جرگلان از طایفه نخورلی .
از نظر جغرافیایی، قره قان به معنای چشمه بزرگ یا نهر آب است. در اینجا «قره» به معنای بزرگ و « قان» که صورت دیگری از «خان» است به معنای چشمه می باشد. در این چهارچوب معنایی، قره قانلو یعنی طایفه منسوب به چنین پدیده آبی؛ یا کسانی که در کنار یک نهر ساکن هستند. از این نظر، هیچ شواهد جغرافیایی دال بر رود باریک یا نهری خاص که موجب نامگذاری این دو روستا شود در این مناطق وجود ندارد.
از نظر زیست محیطی، برخی می گویند در این دو آبادی اختصاصاً گیاهی با بلندی تقریباً یک و نیم متر می روید که رگه هایی از مایع سیاه خون مانند در ساقه آن دیده می شود. این گیاه که در اوایل بهار می روید در میان ترکمن های منطقه به قره قان (خون سیاه) مشهور است و از این نظر قره قانلو به طایفه ای اطلاق میشود که در منطقه ای پر از گیاه قره قان زندگی می کند.
اگرچه در این اماکن، از این نوع درختچه ها به وفور یافت می شود ولی در روستای قره قانلو واقع در شهرستان میانه چنین گونه گیاهی به چشم نمی خورد تا دلیلی برای نامگذاری آن هم باشد که همنام این دو آبادی است. چون در جاینام شناسی، آبادی های همنام باید وجه تسمیه های یکسان داشته باشند.
همچنین قره قان (قاراقان) در لغت ترکی به نوعی درخت كوهستانی به نام قیج نیز اطلاق می شود (دیوان لغات الترک) که در بخشهای گرمسیری ایران می روید. این معنا از واژه قره قان نیز به دلیل شرایط اقلیمی خاص (سردسیر بودن) نمی تواند توجیه کننده نامگذاری روستاهای قره قانلو در این مناطق باشد.
قره قان که صورت دیگر آن «خرقان» نیز هست، نام ناحیه ای است که از شرق به بلوک زهرا، از غرب به خمسه، از شمال به قزوین و از جنوب به همدان محدود است. به علاوه، دو روستا به نام قره قان بالا و پایین در استان کرمانشاه وجود دارد. با توجه به تعدد و پراکندگی جاینام قره قان، قره قانلو باید به کسی یا طایفه ای اطلاق شود که منسوب به این مکانهای جغرافیایی باشد که البته واضح است چنین انتسابی به اهالی ترکمن نشین دو روستای مورد نظر بعید می نماید. زیرا قدمت این دو روستا به بیش از یک قرن نمی رسد.
اما در ادبیات تاریخی گفته می شود که قره قان همان قره قاآن است؛ به معنای خان یا حاکم بزرگ (قاآن همان خان به زبان مغولی است). در حقیقت قره قان یا قره خان نام مؤسس نخستین دولت ترك پس از اسلام، یعنی دولت قاراخانیه است که در قرون ١٠-١٢ در آسیای میانه حکومت می کردند .
همچنین قره قان یا قره خان در نظام دولتی تركان مقام بلندپایه ای بوده است كه دارنده آن از طبقه عوام یا توده مردم به خانی و حکومت رسیده باشد (فرهنگ ترکی شاهمرسی، ص سی و یک). در هر دو معنا نیز، شواهد تاریخی ترکمانان منطقه چنین ویژگی را برای این دو آبادی نشان نمی دهند .
اما قره قان یا قره خان نام برخی شخصیتهای تاریخی واقعی و یا افسانه ای ترك بوده است، از جمله پدر اوغوزخان؛ که اغلب ترکان و ترکمانان به پاس افتخار و یادمان وی، به عنوان نام فرزندان ذکور خود انتخاب می کنند. به این معنا، قره قان اسم خاص یک شخص است نه لقب و مقامی که به سبب برخورداری از یک امتیاز قومی یا نژادی به کسی اطلاق گردد. بدیهی است اگر فردی با چنین نامی، بنیان گذار یک آبادی باشد معمولاً نام وی بر آن حمل می گردد. این تحلیل را فیروز سیمین فر در کتاب خود تحت عنوان «نگاهی نوین به اسامی کهن در شهرستان میانه» در مورد وجه تسمیه قره قانلو از توابع شهرستان میانه به دست داده است.
بنابراین قره قانلو جاینامی است که از اجزای «قره» و «قان» و« لو» تشکیل شده است. قره در زبان ترکی به معنی بزرگ و «قان» به معنی «خان» است؛ و « لو» نیز یکی از پسوندهای صفت ساز در زبان ترکی است که معنای مالکیت و نسبت را میرساند. بر این اساس قره قانلو به طایفه ای گفته می شود که منسوب به شخصی به نام قره قان یا قره خان است و همان نام بر روستایی که در آن سکونت دارند یا آن را آباد کرده اند اطلاق گردیده است. با این ریشه شناسی، دلیل نامگذاری قره خانبندی را هم می توان به دست آورد که یکی از روستاهای گرمخان شهرستان بجنورد است.